سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جوانه

اما گذشته از الگوهای عددی صوتی (که به شکل موسیقی متجلی می‌شوند)، ویژگی‌های جالب دیگری نیز در مورد صوت وجود دارد. یکی از این ویژگی‌ها موضوع هم‌ارتعاشی و هماهنگی صوتی ‌است که در فیزیک نیز به‌طور گسترده‌ای مورد مطالعه قرار گرفته است. فیزیکدان‌ها به این مسئله پی برده‌اند که هر جسمی در جهان ما دارای مجموعه‌ای از ارتعاشات طبیعی است. این ارتعاشات طبیعی درواقع، از مشخصات خاص هر جسم محسوب می‌شوند. نکته جالب در اینجاست که صدایی که هر جسم می‌تواند از خود تولید کند (مثلاً صدای حاصل از ضربه زدن به یک ظرف بلورین)، وابسته به همین ارتعاشات طبیعی آن جسم است. اما جالب‌تر از همه آن است که بیشترین میزان جذب صدا در هر جسم، مربوط به اصواتی است که با ارتعاشات طبیعی آن جسم، هم‌آهنگ باشند. به عبارت دیگر، هم‌آهنگی، مهم‌ترین شرط لازم برای نفوذ صدا به درون اجسام است. درواقع می‌توان گفت که هم‌آهنگی صوتی و ارتعاشی شناخته شده در حوزه فیزیک، خود سطحی از تجلی یک هم‌آهنگی فراگیر در هستی است. در حالت وقوع هماهنگی، میزان انتقال، نفوذ و جذب انرژی از منبع ارتعاش به شخص دریافت‌کننده به بیشترین مقدار خود رسیده و ارتباط میان آنها کامل می‌شود.(7)

قدرت خارق‌العاده‌ی کلام نیز نمود دیگری‌ است از اهمیت فوق‌العاده صوت. وقتی ارتعاشاتی از حوزه‌های ظریف‌تر درونی‌ما (نظیر ارتعاشات ذهنی و...)  نیرو می‌گیرند، به ارتعاشات صوتی تبدیل شده و در جهان بیرونی منتشر می‌گردند، از قدرت شگفت‌انگیزی برخوردار هستند، قدرتی‌ مانند قدرت کیمیاگری و حتی آفرینندگیادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 88/6/25ساعت 11:53 صبح توسط باران بهاری ایده شما ( ) |

اهمیت صوت در مقوله‌ی ارتباط روحی در این جهان به حدی است که هنگام برقراری ارتباط روح هستی با روح فردی (زمانی که در حال تجربه این جهان است) که مهم‌ترین رویدادی است که ممکن است در این جهان به‌وقوع بپیوندد، غالباً این ارتباط با حس درونی صدا همراه است، صدایی نظیر وزش باد و . . .  .

درواقع می‌توان گفت که هر صدایی در جهان ما، حامل نوعی آگاهی است. این آگاهی از هستی و ارتعاشات درونی منبع صدا منتشر می‌شود و به همین دلیل نیز گوش کردن به اصوات جهان می‌تواند سطح آگاهی انسان را تغییر دهد. معلمین باطنی با شناخت عمیقی که نسبت به الگوهای صوتی جهان دارند به خوبی از این قدرت نهفته در صدا استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، شمن‌ها با نواختن مستمر طبل می‌توانند سطح آگاهی افراد را از سطح آگاهی معمول به سطوح برتر آگاهی جابه‌جا کنند. مشابه چنین کاری در معابد تبتی نیز انجام می‌گیرد. درواقع به نظر می‌رسد که الگوی انعکاسی صوت، قدرت نفوذ به جهان درون را دارد. در مثال ذکر شده، صدای طبل که در بدنه بزرگ و تهی آن منعکس می‌گردد دارای چنین قابلیتی است. معمولاً طبل را با تناوب یکنواخت و فواصل زمانی منظم و نه چندان کوتاه (خصوصاً در تبت) به صدا در می‌آورند و بدین ترتیب صدای هر ضربه با انعکاس طولانی خود، به خوبی در درون نفوذ می‌کند و با تکرار متناوب و طولانی خود (که بعضاً به بیش از یک شبانه‌روز نیز می‌رسد) منجر به تغییر سطح آگاهی می‌گردد. از همین الگوی تناوبی صدا در مانتراها هم استفاده می‌شود. اگر به الگوی صوتی مانتراها دقت کنیم (هرچند شاید معانی آنها را ندانیم و یا اصولاً معانی شناخته شده‌ای نداشته باشند)، همین ویژگی تناوبی را به خوبی در همه آنها مشاهده خواهیم کرد: تکرار یکنواخت واژه‌ای با آهنگ مشخصادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 88/6/25ساعت 11:51 صبح توسط باران بهاری ایده شما ( ) |

نگاهی به نقش صوت در جهان درون

"و در ابتدا کلمه بود . و خداوند جهان را از کلمه آفرید و از صوتی ویژه خلق کرد. آوایی مقدس، که آهنگ جهان بود و جهان، هم‌آهنگ با آهنگ کلمه بود و همه چیز موزون می‌نمود. و جز آوای کلمه چیزی به گوش نمی‌رسید. همه هستی و هست، با صوت کلمه به رقص آمد و هم‌آوا گشت و بی‌وقفه کلمه را می‌خواند...".

اصوات، جهان ما را در بر گرفته‌اند و این درحالی ‌است که اغلب ما نسبت به مفهوم آنها و تأثیری که بر ابعاد باطنی ما دارند بی‌توجهیم. جهان ما، جهان اصوات است و لازم است اکنون که در حال تجربه این جهان و کیفیت‌های آن هستیم، مفهوم و معنای اصوات این جهان را هرچه کامل‌تر شناخته و الگوهای بنیادین آن را درک کنیم. البته چنین کاری برای انسان این عصر، بسیار دشوارتر از روزگاران کهن است چراکه از حدود سه قرن پیش با شروع انقلاب صنعتی، زمین، آرامش طبیعی خود را از دست داد و همه‌جا پُر شد از همهمه و سروصدای درهم و آشفته‌ی ناشی از کارکرد ماشین‌ها و دستگاه‌های صنعتی. این‌گونه بود که ما از صداهای طبیعی جهان به دور افتادیم و ذهن ما توجه به مفهوم نهفته در اصوات را در پس شلوغی‌ها و آشفتگی‌ها نادیده گرفت و به فراموشی سپرد. اکنون حتی زیرِ دریاها نیز پُر از سر و صداست. این درحالی ‌است که در روزگاران قدیم، تنها صداهایی که در زمین طنین‌انداز می‌شد، اصوات برخاسته از دل طبیعت بودند، صداهایی که در پسِ هریک، معنا، مفهوم و انرژی خاصی نهفته بود. به همین دلیل نیز تأثیرات باطنی اصوات طبیعت از دوران کهن برای انسان، شناخته شده بودادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 88/6/25ساعت 11:48 صبح توسط باران بهاری ایده شما ( ) |

 

شمع ها به آرامی می سوختند ، فضا به قدری آرام بود که می توانستی صحبتهای آن ها را  بشنوی

 

اولی گفت : من صلح هستم ! با وجود این هیچ کس نمی تواند مرا برای همیشه روشن نگه دارد . من معتقدم که از بین می روم . سپس شعله اش به سرعت کم شد و از بین رفت .

 

دومی گفت : من ایمان هستم ! با این وجود من هم ناچاراٌ مدتی زیادی روشن نمی مانم . بنابراین معلوم نیست که چه مدت روشن باشم وقتی صحبتش تمام شد نسیم ملایمی بر آن وزید و شعله اش را خاموش کرد .

 

شمع سوم گفت من عشق هستم ! و آن قدر قدرت ندارم که روشن بمانم مردم مرا کنار می گذارند و اهمیت مرا درک نمی کنند آنها حتی عشق ورزیدن به نزدیکترین کسانشان را هم فراموش می کنند و کمی بعد او هم خاموش شد .

 

ناگهان ...ادامه مطلب...

نوشته شده در سه شنبه 88/6/24ساعت 6:44 عصر توسط باران بهاری ایده شما ( ) |

یه روز یه باغبونی...یه مرد آسمونی

نهالی کاشت میونه...باغچه ی مهربونی

می گفت سفر که رفتم...یه روز و روزگاری

این بوته ی یاس من...می مونه یادگاری

هر روز غروب عطر یاس تو کوچه ها می پیچید.

میون کوچه باغ ها بوی خدا می پیچید

اونایی که نداشتن...از خوبی ها نشونه

دیدن که خوبیه یاس...باعث زشتی شونه

عابرای بی احساس ... پا گذاشتن روی یاس

ساقه هاشو شکستن... آدمای نا سپاس

یاس جوون مرگمون...تکیه زدش به دیوار

خواست بزنه جوونه...اما سر اومد بهار

یه باغبون دیگه...شبونه یاس رو بر داشت

پنهون ز نامحرمان...تو باغ دیگه ایی کاشت

هزار ساله کوچه ها...پر می شه از عطر یاس

اما میدونیم اون گل... مونده هنوز ناشناس


نوشته شده در سه شنبه 88/6/24ساعت 1:22 صبح توسط باران بهاری ایده شما ( ) |

به همه عشق بورز،

به تعداد کمی اعتماد کن

 و به هیچ کس بدی نکن.

 


نوشته شده در سه شنبه 88/6/24ساعت 1:8 صبح توسط باران بهاری ایده شما ( ) |

 

به آرامی آغاز به مردن میکنی

اگر سفر نکنی

 اگر چیزی نخواهی

اگر به اصوات زندگی گوش ندهی

  اگر از خودت قدر دانی نکنی

به آرامی آغاز به مردن میکنی

 زمانی که خود باوری را در خودت بکشی وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند

 به آرامی آغاز به مردن میکنی 

اگر برده عادت خود باشی

اگر همیشه از یک راه تکراری بروی

اگر روز مرگ را تغییر ندهی

     اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی

یا اگر با افراد ناشناس محبت نکنی

به آرامی آغاز به مردن میکنی

 اگر از نور وحرارت

و از احساسات سر کش

 واز چیز هایی که چشمانت را به درخشش وا میدارند

     و ضربان قلبت را تند تر میکنند دوری کنی

به آرامی آغاز به مردن میکنی

اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی

آن را عوض نکنی.اگر برای مطمئن در نا مطمئن خطر نکنی

اگر ورای رویاها نروی  

 اگر به خودت اجازه ندهی    

 که حد اقل یک بار در تمام زندگیت

  ورای مصلحت اندیشی بروی

 به آرامی آغاز به مردن میکنی

امروز زندگی را آغاز کن امروز مخاطره کن

امروزکاری کن  شادی را فراموش نکن

نگذار که به آرامی بمیری

 


نوشته شده در سه شنبه 88/6/24ساعت 12:38 صبح توسط باران بهاری ایده شما ( ) |

 

مانترا از ریشه سانسکریت است و از دو جز" مان " و "ترا" پایه ریزی شده است.

( مان ) به معنی فکر کردن است و ( ترا) از ریشه ی ( تری)

به معنی آزاد شدن از دنیای مادی است.

تکرار همیشگی و درازمدت مانترا ایجاد خلع یا بی ذهنی ( No Mind )  می کند. 

اثر این بی ذهنی آزاد شدن وجود از بند فکر کردن است .

 مانترا واژه یا گروهی از واژه های است که امواج آن یک انرژی روحانی

و شفابخشی را در خود دارند

 که افزون بر ایجاد تمرکز، کمک می کنند تا انرژی نهفته در درون انسان آزاد شود

و فرد از موانع حواس عبور کرده و به درک و شناخت حقیقت برسد،

 و در مرتبه ی والاتری با حق یکی شود.ادامه مطلب...

نوشته شده در سه شنبه 88/6/24ساعت 12:32 صبح توسط باران بهاری ایده شما ( ) |

:

1. Drink plenty of water.
2. Eat breakfast like a king, lunch like a prince and dinner like a beggar.
3. Eat more foods that grow on trees and plants and eat less food that is manufactured in plants.
4. Live with the 3 E"s -- Energy, Enthusiasm, and Empathy.
5. Make time to practice meditation, yoga, and prayer.
6. Play more games.
7. Read more books than you did in 2008.
8. Sit in silence for at least 10 minutes each day.
9. Sleep for 7 hours.
10. Take a 10-30 minutes walk every day. And while you walk, smile.
ادامه مطلب...
نوشته شده در سه شنبه 88/6/24ساعت 12:12 صبح توسط باران بهاری ایده شما ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت